کد مطلب:45220
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
چرا ادعا مي كنيد دموكراسي با دين ناسازگار است ؟
براي ورود به هر بحث , در ابتدا بايد مفردات آن بخوبي روشن شود . واژه دمـوكـراسـي - كه از آن به ( مردم سالاري ) نيز تعبير مي شود - همچون واژه آزادي , توسعه ,جامعه مدني و 000 تعريف روشني ندارد و مفهومي شناور و لغزنده را تداعي مي كند . بـايد مقصود خود را از دموكراسي مشخص كنيم و به تعريف مشتركي از آن دست يابيم ,سپس آن را با دين بسنجيم , تا به نتيجه درستي برسيم . اگر مراد از دموكراسي آن باشد كه هر قانوني را مردم وضع كردند , معتبر و لازم الاجراست و بايد محترم شناخته شود , چنين مفهومي قطعا با دين سازگار نيست . زيرااز نظر دين حق حاكميت و تشريع مختص به خداست ; [ ان الحكم الا للّه ] . (1-1)فـقـط خـداسـت كـه هـمـه مصالح و مفاسد انسان و جامعه را مي شناسد و حق قانونگذاري وتـصـمـيم گيري براي انسان را دارد و انسانها بايد در مقابل امر و نهي الهي وقوانين ديني , فقط پيرو و فرمانبردار بي چون و چرا باشند . زيرا عبوديت خداوند ,عاليترين درجه كمال است و اطاعت از فرامين الهي سعادت آدمي را تامين مي نمايد . بـنابراين دموكراسي و مردم سالاري اگر به معناي ارزش راي مردم در مقابل حكم خداوند باشد , هيچ اعتباري ندارد , زيرا آنچه بايد در مقابل آن خاضع و مطيع باشيم , فرمان خداست نه راي مردم . بنابراين , اگر مردم كشوري در وضعيتي خاص بر امر نامشروعي توافق نمايند و راي دهند - چنان كه در برخي از كشورهاي غربي اين گونه است - در چنين موقعيتي قطعافرمان دين مقدم است , زيرا حكم خدا بر تشخيص مردم رجحان دارد . اگـر راي مـردم رابـر حكم خدا ترجيح دهيم , عملا خدا را نپرستيده ايم و تابع فرمان او نبوده ايم وربوبيت تشريعي خداوند را زير پا گذاشته ايم , كه اين عمل با توحيد منافات دارد . دموكراسي غربي به معناي بي نيازي از احكام دين و بسنده كردن به آراي جمعي است ,و اين دقيقا سرپيچي از اطاعت پروردگار به شمار مي آيد . اهميت دادن به راي مردم در مقابل حكم الهي , روگرداندن از توحيد و پذيرش شرك جديد دنياي معاصر است , كه بايد با اين بت پرستي جديد مبارزه شود . مـعـناي مورد قبول از دموكراسي اگر منظور از دموكراسي اين باشد كه مردم در چارچوب احكام الهي و قوانين شرعي درسرنوشت خود موثر باشند , چنين تعبيري با دين مخالفت ندارد . در قانون اساسي اين معنا - بروشني - تاييد شده و مقصود امام امت كه فرمودند : ميزان راي مردم است ,بدون ترديد همين بوده است ; نه آنكه هر چه مردم خواستند - حتي اگر مخالفت حكم خدا باشد - ارزش و اعتبار دارد . مـيـزان , راي مـردم است تا زماني كه از قوانين الهي خارج نشود و با مباني شرع مخالفتي نداشته باشد ; در غير اين صورت , راي مردم ارزشي ندارد . آيـه شـريفه [ و امرهم شوري بينهم ] (2-1) به اين معنا نيست كه مردم در همه چيزمي توانند نظر بدهند و حلال و حرام خدا را با شور و گفتگو تغيير دهند ; بلكه طبق آيه شريفه [ و ما كان لمومن و لا مـومـنه اذا قضي اللّه و رسوله امرا ان يكون لهم الخيره من امرهم ] (2) در احكامي كه از سوي خدا و پيغمبر صادر شده است , مومنان هيچ اختياري در دخل و تصرف ندارند .
پرسشها و پاسخها
مصباح يزدي - محمد تقي 1-1 - يوسف ; 67 : حاكميت فقط از آن خداست . 2-1 - شوري : 38 ; مومنان كارشان را با مشورت يكديگر انجام مي دهند . 2 - احزاب : 36 ; هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبرش امري را لازم بدانند , با آن مخالفت نمايد .
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.